وبلاگ رمان
» دربی دربی
دربی
" دربی، جنگ و نفرت، خشونت و هیجان و سرانجام، اشک ،شادی،رقص
نمی دانم اولین صحنه ای که از این دیدار به خاطرتان می آید چیست اما برای من دربی کری خواندن ها ، بحث های داغ ، رقصیدن ها و گریه ها وبغض هاست.این بازی مانند بازی های دیگر فقط سه امتیاز دارد
.احتمالااین جمله آشنا بارها به گوشتان خورده باشد اما بی شک دربی تهران هیچ وقت یکی دیدار معمولی نبوده است و چه بسا گویندگان این جمله در دل هایشان می دانند چه دروغ بزرگی می گویند.
برتری در این دیدار برای تیم برنده سلطه آرامش بر جریان زندگی ورزشی و حتی عادی راهدیه می دهد، آرامشی که ضربان قلب عاشقان را تندتر می کند و لبخند بر دل هواداران می نشاند.اکنون فرهاد مانده و شیرانی سر بلند که باید پیروز این نبرد گروهی شوند .اگرچه در طول چند دیدار اخیر مصدومین زیادی بر دست فرهاد مانده است ،اما فرهاد مرد روزهای سخت است .پیروز نبرد های تن به تن ،باید نشست و دید که پیروز این میدان چه کسی است .سرنوشت این نبرد در نود دقیقه مشخص می شود پیروزی در این بازی قلب ما را گرم می کند اما خواسته ما نبرد تا آخرین نفس در این دیدار است که باعث می شود سکوهای آزادی فریاد هلهله و شادی هواداران را فراموش نکند راه رسیدن به قهرمانی از این دیدار عبور می کند باید در این دیدار تا مرز جنون دیوانگی کنند،وریا چون عقاب تیز چنگال باید اوج بگیرد و با چنگال هایش به نبرد صید رود .این پیروزی ارزشمند باشد که امید بخش روح دختر آبی و همه دختران آبی که قلب آلیشان در آزادی جا مانده است،اری این پیروزی آغاز راهی است که قهرمانی را برای آبی پوشان نوید خواهد داد.
